3 زندگی شبحی 4 |
زندگی دزدیدنی نیست
زندگی مال همست
هر که چیزی نداشته باشد
زندگی را دارد
من هم فقط زندگی را دارم
فقط فقط زندگی را
آن را از من نگیر
زندگی دزدیدنی نیست
آن را ندزد،ندزد تنها چیزم را
بگذار یک بار دیگر هم از خواب بیدار شوم
بگذار یکبار دیگر هم آه بکشم
فقط یک بار دیگر هم طمع غم را بچشم
خوش طمع نیست،ولی میشود در آن
بوی زندگی را احساس کرد!
بوی چیزی که شاید دیگر من نداشته باشم!
بگذار نفس بکشم،
نفس،نفس،
تنها یکی دیگر
نفس
حالا دیگر پایان کار من است ،
جلاد را صدا کنید ،
من حاضرم،
دلم تنگ می شود برای نفس هایم
اما مهم نیست،
همان طور که قبلا یاد گرفتم برای از دست رفته هایم ناراحت نباشم
یاد میگیرم برای زندگی از دست رفته ام ناراحت نباشم!
¤ نویسنده: دوشیزه شوکران